کتاب صوتی ملت عشق (اجرای جدید)

الیف شافاک ، نویسنده ترکیه ای ، در سال ۲۰۱۰ کتاب “ملت عشق” را منتشر کرد . “ملت عشق” رکورد پرفروشترین کتاب را در ترکیه کسب کرد و بیش از ۵۰۰ بار تجدید چاپ شده و ترجمه فارسی آن نیز در ایران بسیار پرفروش میباشد. نویسنده در این کتاب به زیبایی دو داستان را که یکی در سال ۲۰۰۸ در آمریکا و دیگری در قرن هفتم در قونیه اتفاق افتاده را به رشته ی تحریر در می آورد. از شخصیت های اصلی در دوران معاصر “اللا” میباشد که او در بوستون زندگی میکند و در ادامه داستان نویسنده به چهل قانون عشق از زبان شمس تبریزی می پردازد. روایت این داستان که از زبان اول شخص و سوم شخص بیان میگردد در مورد تصوف و تاثیر شمس تبریزی بر زندگی مولانا می باشد. همه می دانیم که داستان شمس و مولانا تا به این لحظه بارها و بارها توسط ادیبان و پژوهشگران زیادی به رشته تحریر در آمده است اما هیچ کدام از آنها شاید به شاعرانگی و زیبایی کتاب الیف شافاک نرسند. مولانا که از فقها و عالمان بزرگ دینی بود که در سال ۶۲۳ هجری در قونیه با شمس تبریزی آشنا شد. مولانا که تا این زمان به درس و وعظ مشغول بود و در مدارس بزرگ دینی درس می‌‏داد، با آشنایی با شمس تبریزی ، همه‏‌ چیز را رها کرد و به آیین صوفی و سماع روی آورد. اهالی و بزرگان دینی این شهر که تا این لحظه ، مرید او بودند، با این تغییر ناگهانی آشفته شدند و نتوانستند رابطه‏‌ مولانا با شمس را تاب بیاورند و در نهایت شمس را ناگزیر به ترک قونیه کردند ؛ اما هین مهاجرت چیزی از آثار عشق و روشنگری او در دل مولانا، ذره‌‏ای کم نکرد. در ابتدای کتاب صوتی ملت عشق می‏شنویم: «مولانا خودش را «خاموش» می‌‏نامید؛ یعنی ساکت. هیچ به این موضوع اندیشید که شاعری، آن هم شاعری که آوازه‌‏اش عالم‌گیر شده، انسانی که کار و بارش، هستی‌‏اش، چیستی‌‏اش، حتی هوایی که تنفس می‏‌کند، چیزی نیست جز کلمه‏‌ها و امضایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پرمعنا گذاشته، چطور می‏‌شود که خودش را «خاموش» بنامد؟» داستان ملت عشق، با زنی به نام «اللا روبنشتاین» آغاز می‌‏شود که چهل سال دارد، ازدواج کرده و صاحب فرزند است. اللا به‌‏عنوان ویراستار ادبی فعالیت می‏‌کند. در اوج ناراحتی‌‏ها و نارضایتی‏‌های اللا از زندگی خانوادگی‌‏اش، کتابی به‏‌نام «ملت عشق» نوشته‌‏ی «عزیز زاهارا» به‌‏دست او می‏‌رسد تا ویراستاری آن را برعهده گیرد. خواندن این کتاب، زندگی اللا را برای همیشه دگرگون می‏‌سازد: «عشق یکباره از غیب مثل تکه‌‏سنگی در برکه‌ی راکد زندگی اللا افتاد. و او را لرزاند، تکان داد و زندگی‏‌اش را زیر و زبر کرد».

درباره ی الیف شافاک